پیام مازند

آخرين مطالب

اولین شهرداری که در فوتبال ایران کتک خورد! اجتماعي

اولین شهرداری که در فوتبال ایران کتک خورد!
  بزرگنمايي:

پیام مازند - ورزش 3 /مدیرعامل شهرداری نوشهر از اتفاقات بازی صنعت نفت آزرده خاطر است؛ او می‌گوید در جایگاه ویژه ورزشگاه آبادان مورد ضرب و شتم قرار گرفته است.
جنجال های پیش آمده در جریان بازی نفت آبادان و شهرداری نوشهر که با برتری یک بر صفر شاگردان فراز کمالوند و صعود آنها به نیمه‌نهایی جام حذفی همراه بود، از شب گذشته بازتاب گسترده‌ای در فضای رسانه‌ای فوتبال داشته است.
تصاویر تلخی که از رختکن شهرداری نوشهر در آبادان منتشر شده، قطعا ورود سریع کمیته های قضایی فدراسیون را در پی خواهد داشت. امروز امیرحسین روشنک نماینده ویژه سازمان لیگ که در آبادان حضور داشت هم در مصاحبه ای اعلام کرد که اتفاقات بازی آبادان فراتر از فیلم های چند دقیقه‌ای است که در فضای مجازی منتشر شده است.
در چنین شرایطی عادل خزایی شهردار نوشهر که مدیرعامل باشگاه شهرداری نیز است، صحبت‌های تامل‌برانگیزی را بر زبان می‌آورد. او در گفت و گو با خبرنگار "ورزش سه" مطالب مهمی را بر زبان آورده که در ادامه مشروح آن را می‌خوانید:
اتفاقات بازی آبادان از شب بازی شروع شد!
من قبل از آنکه مدیرعامل باشگاه باشم، شهردار نوشهر هستم. بر اساس تجربه 23، 24 ساله ای که در عرصه مدیریت کلان دارم، بعضی مسائل را متوجه می‌شوم. اتفاقات بازی آبادان هم از شب بازی با کارهایی که دوستان انجام دادند شروع شد.
کمالوند زنگ زد و گفت جادوگر به آبادان آوردید!
شب قبل از بازی یک اتفاق عجیب رخ داد؛ آقای کمالوند به یکی از همراهان و اعضای تیم ما زنگ زدند و گفتند که ما در سفر به آبادان یک جادوگر برده‌ایم! گفتیم جادوگر کجا بود؟ ما 50، 60 نفر تماشاچی داریم که به ورزشگاه می آیند و در بین اعضای تیم‌مان هم هیچ آدم اضافه ای نداریم و فقط بنده و عضو هیئت مدیره کنارمان هستند. متاسفانه دوستان از شب قبل از بازی دنبال ماجرا بودند.
جایگاه تماشاگران ما را بین دو جایگاه نفتی‌ها قرار دادند
وقتی وارد ورزشگاه آبادان شدم، دیدم جایگاه تماشاگران ما را درست بین دو سکوی طرفداران نفت تعبیه کردند و هرچه به این مسئله اعتراض کردیم هم فایده نداشت. جالب اینکه شخصا برای آنکه اتفاقی نیفتد، خودم به جایگاه تماشاگران میهمان رفتم و بین هواداران خودمان نشستم.
از دقیقه یک فحش دادند و بطری پرتاب کردند
متاسفانه از دقیقه یک بازی فحش های رکیک و پرتاب بطری و اشیای دیگر به سمت تماشاگران ما از سوی هواداران نفت آبادان شروع شد. نیروی انتظامی در همان دقایق ابتدایی بین تماشاگران ما آمد و طبل و فشفشه های تماشاگران ما را گرفتند! گفتیم ایرادی ندارد و تشویق تان را بکنید.
انگار همه چیز به داور دیکته شده بود!
در جریان بازی تیم نفت آبادان تا قبل از گلی که از روی نقطه پنالتی زد، یک موقعیت روی دروازه ما نداشت. بازی کاملا دست ما بود. گل سالم ما را رد کردند و رضا ربیعی سرمربی ما بدون هیچ بی احترامی فقط به داور گفت که چرا گل سالم ما را رد کرده است؟ عجیب بود که خیلی سریع داور آمد و ربیعی را از کنار زمین اخراج کرد! آنهم در شرایطی که همه می دانند نقش ربیعی در تیم ما وقتی کنار زمین است، چقدر مهم است. وقتی همه چیز را کنار هم می گذارم ، به این فکر می کنم که در صحنه پنالتی آبادان ماجرایی در پشت قصه بوده است. انگار همه چیز را به داور دیکته کرده بودند!

پیام مازند

بین نیمه از ربیعی خواستم بازی را ادامه ندهیم
وقتی گل سالم ما رد شد، نیمکت ما متشنج شده بود. به همین خاطر در بین دو نیمه در رختکن به رضا(ربیعی) گفتم ما هر کاری کنیم، در این جوی که درست کردند نمی توانیم برنده باشیم. از او خواستم اصلا به زمین نرویم و ادامه ندهیم. بازی هم سه بر صفر شود و تماشاگرانی که اینجا آمدند هم سلامت ورزشگاه را ترک کنند. بازیکنان گفتند نه، به غیرت ما برمیخورد و باید بازی کنیم و ببریم.
به داور گفتم این چه پنالتی بود؟
وارد زمین که شدیم، آن پنالتی عجیب برای نفت آبادان گرفته شد. توپ در آن صحنه کاملا در اختیار دروازه بان بود و گلر ما بنده خدا اصلا بازیکن حریف را ندید. داور پنالتی گرفت و به او گفتم که خداوکیلی در عمرت اینطور پنالتی گرفته بودی؟ بازهم به بچه ها گفتم بازی نکنید، چون فقط نگران بودم اتفاقی برای کسی بیفتد.
کت و شلواری‌ها در جایگاه ویژه روی سرم ریختند!
در ادامه به عنوان مدیرعامل باشگاه به جایگاه VIP رفتم تا از آنجا ادامه بازی را تماشا کنم. وقتی وارد جایگاه شدم، 30 ، 40 نفر روی سرم ریختند! چهره ها را که دیدم، مشخص بود آدمهای عادی آنجا نیستند. کت و شلوار و محاسن آنها نشان می داد افراد ویژه ای هستند. درست نمی‌دانم، اما می گویند اعضای شورای شهر آبادان و نماینده فرماندار بودند. به هر حال آدم عادی نبودند که به محض دیدن من شروع به بد و بیراه گفتن کردند.
مشت و لگد زدند و چشمم را نشانه گرفتند!
به افرادی که در جایگاه ویژه حضور داشتند، گفتم که من فقط می خواهم تیمم و تماشاگرانم سالم از اینجا خارج شوند. حرفی هم نداریم و الان هم چیزی نمی گویم. ناگهان مشت و لگد به سمت من آمد. یک بطری آب معدنی پر از آب هم بی هوا به صورتم و چشمم خورد که برق از سرم پرید! آقای شاهین رحمانی مدیرعامل نفت آبادان آنجا بود و وسط آمد و من را در آغوش گرفت و خواست که از جایگاه برویم!
باتون نیروی انتظامی دست تماشاگران بود!
ناراحتی من از این است که نیروی انتظامی به عنوان حافظ امنیت چرا با برخی تماشاگران همراه شده بود؟ من سوالم این است که باتوم نیروی انتظامی دست تماشاگران چه کار می‌کرد؟ دردمان را به چه کسی بگوییم؟ بعد از بازی ریختند داخل رختکن ما و چند بازیکن سرشان بخیه خورد. سرپرست ما آقای حیدری ابرویش شکافته شده است.
گاز اشک آور داخل رختکن ما زدند!
ماموران انتظامی که برای پایان دادن به ماجراها وارد رختکن ما شده بودند، گاز اشک آور در نزدیکی دهان بازیکنان ما زدند و فضای رختکن ما بدتر بهم ریخته شد. آقای رادان، چشمت روشن. نیروی انتظامی بیاید بگوید که باتون آنها دست لیدرها چه کار می کرده که بیایند و تماشاگران ما را بزنند؟
به استاندار زنگ زدم و گفتم امنیت جانی نداریم
بعد از بازی سه تا تماشاگر ما را سوار خودروی خودشان کردند و گفتند برای حفظ جان آنها را به فرودگاه می بریم. بعد آنها را به کلانتری بردند و از آنها اقرار گرفتند که شما نیروی انتظامی را زده‌اید! من به دادستان آبادان زنگ زدم، گفتم این ها گناهی ندارند و فیلمی که گرفته شده هم واقعیت نیست. همه اینها برای این بود که من، عادل خزایی به استاندار خوزستان رنگ زدم و گفتم که تماشاگران ما تامین جانی ندارند. به همین خاطر این بلاها را سر ما آوردند. باز خدا پدر آقای رحمانی را بیامرزد که با یک خودروی شیشه دودی ما را از ورزشگاه بیرون برد!
اگر کسی می‌مرد، من چه می کردم؟
متاسفانه اتفاقات بدی در آبادان رخ داد. رضا ربیعی را طوری با بطری زدند که بیهوش شد! اگر کسی می‌مرد من چه کاری باید انجام می‌‌دادم؟ گناه ما چه بوده؟ آقای روشنک آنجا بود، به من گفت هیچ نگویم. خودش می داند چه شده و چه خبر بوده است. به خدا می خواستم بازی را ادامه ندهیم تا این اتفاقات بد رخ ندهد. فقط می‌خواستم به خیر و خوشی از آبادان خارج شویم.
نفت آبادان با این وضعیت موفق نمی شود
نفت آبادان با این وضعیت به لیگ برتر صعود نمی‌کند. در جام حذفی هم بالاتر نمی رود! ما مهمان بودیم اما کتک خوردیم؟ چه کسی الان جواب می دهد؟ یک نفر نیامده عذرخواهی کند. نشست خبری هم گفتم نروند و حرف نزنند. شنیدم گزارشگربازی هم گفته که دوره این کارها تمام شده است. راست گفته، دوره جادوگری و کشاله ران و اینها است. فوتبال پاک به ما نیامده است.
نصف صورتم حس ندارد، این فوتبال را نمی‌خواهم!
من تنها شهرداری هستم که پای فوتبال ایستاده‌ ام. الان هم دیگر هیچ نمی‌خواهم. تیم را منحل می‎‌کنم و تمام. دیگر نمی‌خواهم. اگر برای یک نفر در ورزشگاه ها اتفاقی بیفتد، من چه کنم؟ همین الان چشمم کبود است و نصف صورتم حس ندارد! بی هوا به من بطری زدید، اگر مردی بیا جلو دعوا کنیم! صورتم ورم کرده و حتی رویم نمی‌شد دیشب پیش زن و بچه‌ام بروم. هیچ کس از فدراسیون زنگ نزده حال ما را بپرسد.
بازار

لینک کوتاه:
https://www.payamemazand.ir/Fa/News/891137/

نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield
مخاطبان عزیز به اطلاع می رساند: از این پس با های لایت کردن هر واژه ای در متن خبر می توانید از امکان جستجوی آن عبارت یا واژه در ویکی پدیا و نیز آرشیو این پایگاه بهره مند شوید. این امکان برای اولین بار در پایگاه های خبری - تحلیلی گروه رسانه ای آریا برای مخاطبان عزیز ارائه می شود. امیدواریم این تحول نو در جهت دانش افزایی خوانندگان مفید باشد.

ساير مطالب

درخشش «ناممکن» کهکشانی در آستانهٔ زمان؛ کشف خیره‌کنندهٔ تلسکوپ جیمز وب

چینی: استقلال آماده خروج از بحران است

رودیگر شایسته دعوت به تیم ملی آلمان نیست!

کونته: معجزه شد، می‌توانیم قهرمان شویم!

استقلال محبوب‌ترین مهاجم تاریخش را می‌خواهد

چهار بازیکن جدید در پرسپولیس!

طلسم غیبت طولانی کاپیتان گل‌گهر شکست

شهردار نوشهر: از مردم آبادان انتظار بیشتری داشتم

به محضردار پول دادم 110 سکه مهریه رو 11 سکه بنویسه ! / وقتی زنم قباله ازدواج رو دید دعوامون شد!

حمله تند اکیپ به رئال؛ مثل یک کودک لوس هستید!

کاپیتان در تمرین خیبر آفتابی شد

بهتر کردن هوای اتاق با 16 گیاه آپارتمانی

تصاویر؛ هنر گلیج بافی در مازندران

فوری؛ سردار به احمد نور هم رحم نکرد +فیلم

فوری؛ سردار به احمد نور هم رحم نکرد/ سربلندی سردار در آزمون 100 درصد ایرانی! +فیلم

انجام این 6 کار در جوانی، از حافظه‌تان در سالمندی مراقبت می‌کند

بیماری آسم چه علائمی دارد؟

ای با همه کس به صلح و با ما به خلاف

«عشق، زن، خاورمیانه» روانه بازار کتاب شد

رکورد جهانی ماراتن زنان شکست!

حکم پیروز قربانی بی سر و صدا صادر شد!

واکنش استقلال به بسته شدن پنجره نقل و انتقالات

ادعای جالب پرسپولیس علیه حکم بیرانوند!

ستاره استقلال درخواست جدایی داد!

اولین خروجی قطعی پرسپولیس مشخص شد

قهرمانی تاریخی لیورپول؛ بندر سرخ تا صبح سرود می‌خواند

اهدای جایزه یک عمر دستاورد هنری به کارگردان «پدرخوانده»

5 اشتباه رایج موقع خرید لوستر مدرن که ممکنه پشیمونت کنه!

السالوادور با وجود توافق با صندوق بین‌المللی پول همچنان بیت کوین خریداری می‌کند

بیانیه تند علیه حواشی آبادان: روز سیاه فوتبال!

اشتباه عجیبی که 67هزار پاکستانی را از حج محروم کرد | پول‌ها به حساب دیگری واریز شد!

سخنگوی دولت: منطقه پتروشیمی گهر مازندران به اراضی ملی میانکاله بازگشت

آلرژی فقط یک عطسه ساده نیست!

راهکارهای طبیعی برای درمان کبد چرب

کمبود این ریزمغذی‌های حیاتی را جدی بگیرید

رونمایی از پوستر نمایشگاه کتاب؛ زنده نگه داشتن نام ایران با کتابخوانی!

«از سرزمین بی‌پرنده تا قلعه» منتشر شد

بخشی از کتاب/ عشق فقط احساس نیست

اولین شهرداری که در فوتبال ایران کتک خورد!

«ام اس» تهدیدی برای جوانان و بانوان

گل اول لیورپول توسط لوئیس دیاز

پایان زودهنگام فستیوال کوچه به احترام مردم داغدار هرمزگان

شهدا پرچم عزت را برای میدانداری به ورزشکاران سپردند

چاه آب روستای اسبوکلای ساری در حال بهسازی است

عاملان قطع 20 اصله درخت در بهشهر زندانی شدند

فرمانداران متولی نظارت بر طرح های سالم‌سازی ساحل هستند

275 پروژه ورزشی در مدارس مازندران اجرا شد

پزشکیان: آیا واقعاً لازم است 130 هزار کانتینر را در بندر نگه‌داریم؟

اگر لاغرید، چطور وزنتان را افزایش دهید

گروه خونی نجات‌بخش؛ چرا O منفی در حوادث حیاتی است