پیام مازند

آخرين مطالب

طناز 19 ساله سرکرده باند زورگیری بود! اقتصادی

طناز 19 ساله سرکرده باند زورگیری بود!
  بزرگنمايي:

پیام مازند - هیچ وقت فکر نمی‌کرد اعتیاد پدرش و جدایی والدینش این چنین در سرنوشتش اثر بگذارد. نوجوانی برای همه دختران آغاز یک دنیای جدید وشاد بود، اما برای طناز، شادی درکار نبود ورنگ سیاهی و تلخی به خود گرفته بود.به جای شادی و لذت از زندگی افتاده بود در کار خلاف، از فروش مشروب و موادمخدر گرفته تا سرقت و زورگیری.
بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان
به طوری که در 19 سالگی سرکرده یک باند اخاذی و زورگیری شد.شرایط به گونه‌ای برایش پیش رفت که در یکی از این سرقت‌ها با همدستش دست به جنایت زد و جرم دیگری در پرونده خلاف‌هایش جا باز کرد.
طناز در گفت‌وگو با جام‌جم از زندگی و جرایمش گفت که در ادامه می‌خوانید.
چطور سرکرده یک باند تبهکاری شدی‌؟
شاید اگر من هم خانواده درستی داشتم، اکنون عضو باند خلافکار نمی‌شدم و پایم به بازداشتگاه و پلیس آگاهی باز نمی‌شد. شاید اگر سایه پدربالای سرم بود این طور نمی‌شد و به راه خلاف نمی‌رفتم که حالا با این سن کم همه مرا به عنوان سرکرده یک باند تبهکاری بشناسند. من از طریق دختری که با او دوست بودم با چند مرد آشنا شدم و یک باند سرقت و زورگیری را تشکیل دادیم.
از خانواده‌ات بگو‌؟
پدرم معتاد و خلافکار بود. همین باعث شد زمانی که من چهار ساله بودم، مادرم مجبور شود با داشتن من و برادر کوچک‌ترم از او طلاق بگیرد، اما این همه ماجرا نبود، پدرم و مادرم هردو با افراد دیگری ازدواج کردندو پی زندگی خود رفتند. من با پدرخوانده‌ام اختلافی نداشتم. چون خودش بچه داشت و مادرم با آنها رابطه خوبی داشت. با پدرم و نامادری‌ام ارتباط خوبی نداشتم. مدتی با آنها و مدتی با مادرم زندگی کردم.
هزینه زندگی‌ات را چطور تامین می‌کردی‌؟
اوایل خانواده‌ام هزینه‌هایم را می‌دادند، اما زمانی که 13 ساله شدم به خاطر مشکلاتی که با پدر و مادرم داشتم، مجبور شدم در این سن کم مستقل شوم. یک روز به طور اتفاقی با زنی آشنا شدم که در جنوب تهران ساکن بود و به او خاله می‌گفتند. او جا و غذا به افراد می‌داد در قبال آن می‌خواست که برایش مشروب بفروشیم. با فروش مشروبات الکلی هزینه زندگی‌ام را تامین می‌کردم.
بعد چه شد‌؟
این اولین خلافم در زندگی‌ام بود. بعد از این که یک سال در خانه این زن بودم، با افراد دیگری آشنا شدم که خودشان مشروب تهیه کرده و می‌فروختند. دوسالی با آنها بودم. کمی که بیشتر پول جمع کردم طمع پول بیشتر به جانم افتاد. همین باعث شد که بیفتم در کار خرید و فروش موادمخدر. با چند زن و مرد قاچاقچی دوست شدم و شیوه فروش موادمخدر را از آنها یاد گرفتم و خودم شدم ساقی.
دستگیر هم شدی‌؟
نه. آن‌قدر حرفه‌ای عمل می‌کردم که پلیس به هویت و نحوه کارم پی نبرد. این سری برای اولین بار بازداشت شدم.
خودت هم مواد یا مشروب مصرف می‌کنی؟
من فروشنده بودم و نباید خودم مصرف می‌کردم. برای این‌که حال و روزم خوب باشد، چهار سال ورزش بوکس انجام می‌دادم.
چرا بوکس‌؟
برای این‌که به این رشته ورزشی علاقه‌مند بودم. همچنین برای این‌که در جریان فروش موادمخدر و مشروبات الکلی رقبا یا مشتریان اذیتم نکنند، سراغ این ورزش رفتم تا بتوانم از خودم دفاع کنم.
تا به حال کسی را کتک زدی‌؟
بله. چند مرد را کتک زدم. آنها برای خرید مشروب و مواد مخدر آمده بودند، اما می‌خواستند با من رابطه دوستی برقرار کنند آنچنان کتک مفصلی به آنها زدم که دیگر هوس نکردند با من در بیفتند.
چطور از مواد و مشروب به سمت سرقت کشیده شدی؟
دنبال پول و معروف شدن بودم. به همین دلیل با دختری در کرج آشنا شدم. او با اغفال مردها و برقراری رابطه با آنها از این افراد پول می‌گرفت. وقتی دوست شدیم، تازه متوجه شدم با این کارمی شود پول بیشتری به دست آورد. به همین دلیل او مرا با چهارمرد که از دوستانش بود، آشنا کرد. ما یک باند تشکیل دادیم و فعالیتمان را از یک سال پیش شروع کردیم. من با ظاهر شیک و آراسته برسر راه مردانی که سرنشین خودروهای مدل بالا بودند قرار می‌گرفتم. با آنها ارتباط دوستی برقرار می‌کردم. در ادامه که اعتمادشان جلب می‌شد آنها را به خانه اجاره‌ای خودم در کرج می‌کشاندم.
نقش بقیه اعضای باند چه بود؟
بقیه همدستانم در اتاق‌های خانه پنهان می‌شدند تا در فرصتی مناسب از اتاق‌ها بیرون بیایند. بعد دست و پای مردانی که به خانه‌ام می‌آمدند را با طناب و چسب نواری می‌بستند. با گوشی تلفن همراه از آنها فیلم سیاه تهیه می‌کردیم.
بعد چی می‌شد‌؟
طعمه‌ها را کتک می‌زدند. جیب‌هایشان را بازرسی می‌کردیم. گوشی، پول وکارت بانکی را سرقت می‌کردیم. کار در همین جا تمام نمی‌شد. قولنامه‌هایی می‌نوشتیم و آنها را مجبور می‌کردیم که امضا و اثر انگشت روی آن بزنند که نشان بدهد ما خودروهای مدل بالای آنها را خریدیم. بعداز این که خودرو را هم برای خودمان تصاحب کردیم مردان را با دست و پای بسته داخل خودرو انداخته و در محله‌های خلوت کرج رها می‌کردیم.
چقدر از راه دزدی و زورگیری نصیب شما می‌شد‌؟
بستگی داشت، اما به طور میانگین از هر سرقت 500 هزار تومان به دست می‌آوردیم. برای خودروها دنبال مشتری بودیم، اما چون مدارک نداشتیم، نمی‌توانستیم خودروها را بفروشیم.
چطور مرتکب قتل شدی؟
قتل در آخرین سرقتمان رخ داد. آن روز ابتدا یک مرد میانسال را به آن خانه کشاندیم و اموالش را سرقت کرده و خودرویش را به نام خودمان قولنامه کردیم. ساعاتی از حضورمان نگذشته بودکه مقتول هم تماس گرفت و به آنجا آمد. او را نیز کتک زدیم. دست و پایش را بستیم. اموالش را سرقت و با نوشتن قولنامه خودروی برلیانس وی را به نام خود ثبت کردیم. این مرد تقلا می‌کرد تا راهی برای فرار از دستمان پیدا کند. حتی یک‌بار از غفلتمان استفاده کرد و دست و پایش را باز کرد. دوباره دست و پایش را بستیم. این بار با او درگیر شدیم. شروع به داد و فریاد کرد. من روی سینه‌اش نشستم. در جریان این تقلا‌ها بود که سرش محکم به لبه کاشی ورودی آشپزخانه اصابت کرد. بعد حالش بدتر شد و دیگر نفسش بالا نیامد.
با جسد او چه کردید‌؟
مانده بودیم چه باید کنیم. مردی که آنجا بود، صحنه جنایت را دیده بود. تصمیم به کشتن وی گرفتیم. می‌خواستیم با انتقال او به خارج از شهر، وی را که شاهد جنایت بود، به قتل برسانیم که در داخل خودرو با یکی از همدستانم درگیر شد. توانست دست و پایش را باز کندو از خودرو بیرون بیاید. دنبالش بودیم که به سمت چند رهگذر رفت و توانست نجات پیدا کند. از ترسمان نتوانستیم به خانه بازگردیم و جسد را با خود به مکان دیگری منتقل کنیم.
چطور بازداشت شدید‌؟
مرد نجات یافته به پلیس ماجرا را گفته بود که همین باعث شد ما لو برویم. من و یکی ازاعضای باند همان شب در کرج بازداشت شدیم و بقیه روز بعد دستگیر شدند.
سرقت‌های دیگری هم انجام دادی‌؟
بله. با همین باند خودروهای مدل بالا را هم سرقت می‌کردیم. من به عنوان مسافر سوار خودروها می‌شدم، بعد با چاقو و قمه رانندگان را تهدید و از خودرو بیرون می‌انداختم. وقتی راننده مقاومت می‌کرد، همدستانم که در میانه راه مرا اسکورت می‌کردند به کمکم می‌آمدند.
فکر می‌کردی بازداشت شوی‌؟
کار خلاف کردن عاقبت ندارد. سرانجام یک روز فاش می‌شود.
پشیمانی‌؟
خیلی. حالا که علاوه برسرقت و اخاذی پایمان به یک قتل هم باز شده، مجازات سختی در انتظارمان است.
حرف آخر‌؟
اگر من بچه طلاق نبودم، پدرم اعتیاد نداشت، خانواده‌ام از هم پاشیده نمی‌شد، رویه زندگی‌ام این طور نبودکه به راه خلاف بیفتم. من به جای این‌که به دانشگاه بروم و درس بخوانم سر از خلاف و باند تبهکاری درآوردم.
منبع:جام جم
این خبر مربوط به تیر 1395 بوده و صرفا جهت عبرت آموزی منتشر شده است.

لینک کوتاه:
https://www.payamemazand.ir/Fa/News/855625/

نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield
مخاطبان عزیز به اطلاع می رساند: از این پس با های لایت کردن هر واژه ای در متن خبر می توانید از امکان جستجوی آن عبارت یا واژه در ویکی پدیا و نیز آرشیو این پایگاه بهره مند شوید. این امکان برای اولین بار در پایگاه های خبری - تحلیلی گروه رسانه ای آریا برای مخاطبان عزیز ارائه می شود. امیدواریم این تحول نو در جهت دانش افزایی خوانندگان مفید باشد.

ساير مطالب

ورزشگاه شهید وطنی را برای حضور بانوان مهیا کنیم – آفتاب نو | اخبار ورزشی

داماد فقیر برای پول، عروسش را به خانه رییس‌اش فرستاد

مجمع عمومی سالیانه هیات فوتبال مازندران برگزار شد – آفتاب نو | اخبار ورزشی

کشتی فرنگی قهرمانی کشور؛ نفرات برتر 5 وزن نخست مشخص شدند | اخبار ورزشی

حضور درویش در اردوی پرسپولیس پیش از دیدار با خیبر | اخبار ورزشی

لیگ بسکتبال| تداوم پیروزی های طبیعت/ شاهرود 100 تایی شد

پرسپولیس – خیبر خرم آباد؛ کریمِ محبوب پرسپولیس را به سلامت از برزخ عبور می‌دهد؟ | پیش بازی

حضور درویش در اردوی پرسپولیس پیش از دیدار با خیبر

حذف 4 صفر پول ملی در ایران و تجربه 48 کشور دیگر

پیروزی تیم کاله مازندران در مصاف با نماینده شاهرود

ترکیب احتمالی پرسپولیس مقابل خیبر خرم آباد + ساعت بازی

فروش تنها وسیله امرار معاش رکورددار ایران به خاطر پول مکمل!

حضور درویش در اردوی پرسپولیس

جلسه شبانه درویش با کریم باقری (عکس)

هفته پرنوسان در انتظار بورس/ پول قدرتمندی از بیرون به بازار تزریق شده که منجر به رشد بورس شده است

فیلم/ معاون وزیر راه و شهرسازی: عزم دولت برای اتمام پروژه‌های نیمه‌تمام مازندران

ممنوعیت تردد در محور چالوس تا دقایقی دیگر برطرف می‌شود

فیلمی جالب از رقص خیابانی دانش‌آموزان دختر در سنندج را ببینید

مازندران| فداکاری فوتبالیست جوان در اقدامی نوع‌دوستانه

انعقاد تفاهمنامه برگزاری سالانه جام شهدای ششم بهمن و جنگل آمل

سفر به دور دنیا با ارزهای دیجیتال | استیبل‌ کوین‌ ها جایگزین پول نقد شد؟

طناز 19 ساله سرکرده باند زورگیری بود!

اعتبارات مورد نیاز حوزه آبخیزداری مازندران کافی نیست

کشتی فرنگی قهرمانی کشور| فینالیست‌های 5 وزن دوم مشخص شدند

راز صورت بسیار جوان این مرد 35 ساله چیست؟

12 قفس پرورش ماهی در عباس آباد ماهی دار شدند

مدارس مازندران فردا شنبه هشتم دی ماه 1403 تعطیل است؟ | تعطیلی مدارس مازندران فردا 8 دی 1403

آفتاب نو | اخبار ورزشی | Mehr News Agency – لیگ برتر بسکتبال؛ کاله آمل

تصاویر/ برگزاری جلسه انعقاد تفاهم‌نامه‌ سالانه جام شهدای ششم بهمن و جنگل آمل

نفرات برتر 5 وزن نخست پیکار‌های کشتی فرنگی قهرمانی کشور مشخص شدند

پنج فرنگی کار قهرمان دیگر ایران فردا چه کسانی هستند؟

رمان «شهر بانو» برازنده عنوان مادر ادبیات ایران

روایت کتاب « شهربانو » روایت زندگی یک مادر با پسر جوانش است

کتاب « مریم » از مجموعه کتاب‌های زنان تاریخ ساز است

در داستان سریال «تلماسه» چه اتفاقی برای زمین افتاده است؟

امتیاز پایین گاردین به فصل دوم سریال بازی مرکب؛ کاش ساخته نمی‌شد

دیدار جمعی از نویسندگان ادبیات پایداری مازندران با «مرتضی سرهنگی»+ تصاویر

بازی مهمی با تیم بزرگ پرسپولیس داریم و همه انگیزه ما انجام بازی باکیفیت است

تولید انرژی در بلوک سیکل ترکیبی نیروگاه شهید سلیمی نکا کاهش یافت

احمد نور اللهی به زود پرسپولیسی می شود؟

نبض زلزله‌ها در کشور کند شد / مازندران 27 بار لرزید

قرار نیست کسی که پول دارد بهترین آموزش را ببیند| کاری خواهیم کرد که مدارس دولتی بهترین مدارس شوند

ترویج و حفظ شوکت‌ها و عظمت‌ها موجب تثبیت ارزش‌ها خواهد شد

تصاویر/ همایش «شکوه مادرانه» در ساری

برآوردهای صندوق بین‌المللی پول

برگزاری همایش جوانان هزارسنگر در آمل

پزشکیان: در مدرسه سازی خودم کارگری خواهم کرد/ کاری خواهیم کرد که مدارس دولتی بهترین مدارس شوند/ قرار نیست فقط کسی که پول دارد بهترین آموزش را ببیند

مازندران| دومین رویداد صدرا در آمل

سرمربی نساجی: هواداران قائمشهری، تعیین‌کننده نتیجه بازی نساجی و تراکتور هستند

پزشکیان: چه چیزی از همسایگان عرب خود کم داریم؟/ شرمنده‌ شده‌ایم که مجبوریم برق و گاز را قطع کنیم