پیام مازند
از هویت‌سازی تا تعامل جهانی با زبان مشترک لالایی‌ها
چهارشنبه 3 ارديبهشت 1404 - 10:53:08
پیام مازند - ایسنا / یک پژوهشگر و مدرس زبان و ادبیات فارسی گفت: لالایی‌ها وحدت‌بخش و هویت‌بخش‌اند و می‌توانند به انسجام ملی یک کشور کمک کنند و در سطح بین‌المللی نیز لالایی‌ها می‌توانند بخشی از دیپلماسی فرهنگی باشند.
جواد رسولی در گفت‌وگو اظهار کرد: مقوله فرهنگ مردم که لالایی‌ها نیز زیرمجموعه آن محسوب می‌شود، بخشی از ادبیات شفاهی را در بر می‌گیرد. مجموعه ادبیات شفاهی و فرهنگ مردم چیزی نیست که با فشار و تحمیل ساخته شود یا رواج پیدا کند، اما برنامه‌ریزی فرهنگی می‌تواند به توسعه آن کمک کند؛ اما باید توجه داشت که صرفاً بخش‌نامه‌های دولتی و حاکمیتی نمی‌توانند این هدف را تأمین کنند. ضرورت حفظ لالایی‌ها در این است که بخشی از فرهنگ، تاریخ، زبان و باورهای ما را در خود دارد. علاوه بر این، جنبه‌هایی از تاریخ تعلیم و تربیت، نقش زنان، مردم‌شناسی و مطالعات اجتماعی ایران را نیز با خود به همراه دارد.
وی افزود: مسئله مهم دیگر این است که لالایی‌ها فقط متعلق به ایران کنونی نیستند، این سروده‌ها در کشورهایی که از فرهنگ و تمدن ایرانی و زبان فارسی تأثیر پذیرفته‌اند دیده می‌شود. حتی ممکن است یک لالایی‌ در منطقه کردستان شنیده شود که واژه‌های آذری در آن وجود دارد، اما همچنان مایه‌های فرهنگی لالایی‌های فارسی را با خود دارد. در کشورهایی که همه یا بخشی از مردمانشان به زبان فارسی صحبت نمی‌کنند مانند ازبکستان نیز این تأثیرگذاری مشهود است، زیرا فرهنگ و تمدن ایرانی در این مناطق گسترده بوده است. باید توجه داشت هنگامی که از تمدن و فرهنگ ایران صحبت می‌شود، منظور تنها ایران کنونی با مرزهای سیاسی فعلی نیست؛ بلکه منظور هرجایی است که این فرهنگ حضور داشته و دارد و همچنان زنده است.
لالایی‌ها می‌توانند در سطح بین‌المللی بخشی از دیپلماسی فرهنگی باشند
رسولی خاطرنشان کرد: با شناخت بهتر فرهنگ عامه و ادبیات شفاهی، ازجمله لالایی‌ها می‌توان درک و تفاهم متقابل بین هم‌فرهنگان را افزایش داد. در بُعد ملی لالایی‌ها وحدت‌بخش و هویت‌بخش‌اند و می‌توانند به انسجام ملی یک کشور کمک کنند. در سطح بین‌المللی نیز لالایی‌ها می‌توانند بخشی از دیپلماسی فرهنگی باشند. اگر فضای مناسبی برای گردآوری، تدوین، طبقه‌بندی و ترویج لالایی‌ها فراهم شود، این امر نه ‌تنها وحدت ملی را تقویت می‌کند بلکه موجب تعامل فرهنگی با کشورهای همسایه و فراتر از آن خواهد شد. بنابراین اهمیت این موضوع صرفاً ادبی یا هنری نیست، بلکه یک ضرورت فرهنگی- انسانی در سطح ملی و فراملی است که نتایج مؤثری خواهد داشت.
توجه به فرهنگ مردم از وظایف بدیهی دولت‌ها است
وی ادامه داد: متأسفانه دولت‌ها به این موضوع توجه کافی نداشته‌اند و گرفتاری‌های سیاسی و اقتصادی باعث شده است که مسائل علوم انسانی، از جمله این ضرورت فرهنگی توسط آن‌ها نادیده گرفته شوند. هرچند که این موضوع نمی‌تواند توجیه قابل قبولی باشد، زیرا پرداختن به فرهنگ مردم از وظایف بدیهی دولت‌ها و حاکمیت‌ها است و این مسئله فقط به عهده قوه مجریه نیست؛ به‌عنوان‌مثال یکی از شاخص‌هایی که می‌تواند در قوه مقننه و برای تدوین قوانین مؤثر باشد، توجه به فرهنگ مردم است. متأسفانه توجه به فرهنگ مردم و ادبایت شفاهی و لالایی‌ها در حال حاضر تنها در سطح برخی علاقه‌مندان و مربیان و پژوهشگران مستقل دیده می‌شود. هیچ نهاد تخصصی برای این مقوله تعریف نشده و بودجه‌ای نیز به آن اختصاص نیافته است. اقدام‌های اندک، خودجوش و البته اثرگذاری مانند نگارش دانشنامه فرهنگ مردم «مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی» نیز به تنهایی نتوانسته از عهده این مهم برآید.
این پژوهشگر و مدرس زبان و ادبیات فارسی گفت: سازمان میراث فرهنگی در بخش میراث ناملموس تا حدی به این موضوع پرداخته است، اما لالایی‌ها را مورد توجه قرار نداده و این درحالی است که لالایی‌ها به‌طور طبیعی در میان مردم رواج داشته و نسل‌به‌نسل منتقل شده‌اند. می‌بینیم که بسیاری از لالایی‌ها تنها خواندنی نبوده بلکه اجرایی نیز بوده‌اند، یعنی حرکاتی همراه با خواندن آن‌ها انجام می‌شده است. این حرکات با بدن و چهره صورت می‌گرفته و بازتاب‌دهنده احساسات و عواطف خواننده بوده‌ است. بخش موسیقایی لالایی‌ها نیز بسیار ارزشمند است. برخی پژوهشگران مستقل، ازجمله بانو سیما بینا، این لالایی‌ها را از لحاظ موسیقایی بررسی کرده و حتی در آلبوم‌هایی منتشر کرده‌ اند.
وی ادامه داد: امروزه لالایی‌ها همچنان در دوران نوزادی اطفال رواج دارند، اما پس از چند ماه به دلایل مختلفی ازجمله مشغله‌های والدین و رواج فناوری این روند کاهش می‌یابد. والدین ترجیح می‌دهند به‌جای خواندن لالایی موسیقی ملایمی برای کودک پخش کنند. البته نقش آموزش‌وپرورش در استفاده درست از فرهنگ و ادبایت شفاهی نیز بسیار مهم و اثرگذار است. متأسفانه نظام آموزشی ما نه برای زندگی نه برای پدر و مادر شدن و نه برای ارتباط سالم والدین با فرزندان، برنامه‌ای مشخص ندارد. این کاستی‌ها باعث شده است که ابزارهای ارتباطی سالم ازجمله لالایی‌ها در زندگی افراد کم‌رنگ شوند.
رسولی بیان کرد: بدیهی است که وقتی لالایی به‌ عنوان یک عنصر ارتباطی ضعیف شود، جایگزین آن چیزی جز ضعف ارتباط بین والدین، مربیان و پرستاران با کودک نخواهد بود. گمان اینکه پخش یک موسیقی یا دادن گوشی موبایل به کودک می‌تواند جای لالایی را بگیرد، تصوری اشتباه است. همان‌طور که در تغذیه از غذاهای سالم به سمت فست‌فود گرایش پیدا کرده‌ایم، در حوزه فرهنگ نیز به نوعی همین اتفاق رخ داده.
حفظ لالایی‌ها در بستر فرهنگ، راهی برای انتقال به نسل آینده
وی بیان کرد: یکی از راه‌های انتقال لالایی‌ها به نسل‌های آینده، حفظ آن‌ها در بستر فرهنگ مردم است. اگر اجازه داده شود که این عناصر فرهنگی به‌طور طبیعی رشد یابند و شکوفا شوند اثربخشی بیشتری خواهند داشت. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزارت میراث فرهنگی، صدا و سیما، آموزش‌وپرورش و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان می‌توانند با تغییر رویکردهای خود در این زمینه نقش‌آفرینی کنند، اما تاکنون این نهادها توجه جدی به این موضوع نداشته‌اند.
پژوهشگر و مدرس زبان و ادبیات فارسی افزود: امروزه با وجود فناوری‌های نوین، می‌توان از ابزارهای مختلف برای گردآوری و انتقال لالایی‌ها بهره برد. نخستین گام ثبت و ضبط لالایی‌هایی است که تاکنون مستند نشده‌اند. بسیاری از این لالایی‌ها در افغانستان، تاجیکستان و ازبکستان نیز رواج دارند و جمع‌آوری آن‌ها به‌ همراه مقایسه نسخه‌های مشابه می‌تواند گنجینه‌ای ارزشمند ایجاد کند؛ اما شوربختانه فرصت‌های مناسب قبلی را از دست داده‌ایم و این همکاری فرهنگی میان کشورهای فارسی‌زبان تحت تأثیر مسائل سیاسی قرار گرفته است.
وی عنوان کرد: در زمینه تولید لالایی‌ها نیز باید توجه داشت که لالایی‌ها به‌ صورت خودجوش و بر اساس نیازهای عاطفی و اجتماعی مردم شکل گرفته‌اند. در برخی پژوهش‌ها لالایی‌هایی منتشر شده که درواقع سروده شاعران معاصرند و میان مردم رواج نداشته‌اند. برخی از این لالایی‌ها مانند نمونه‌ای که احمد شاملو سروده است، درواقع سیاسی‌اند و مناسب خواندن برای کودکان نیستند. این لالایی‌های سیاسی و اجتماعی نباید با لالایی‌های سنتی مردم اشتباه گرفته شوند.
رسولی تصریح کرد: در استان خراسان پژوهشگران برجسته‌ای در حوزه فرهنگ مردم فعالیت داشته‌اند، زنده‌یاد محسن میهن‌دوست یکی از این چهره‌های برجسته بود که آثار ارزشمندی در این زمینه از خود به‌جا گذاشت. شادروان دکتر بیهقی نیز از پیشگامان این حوزه بود که تحقیقات او نشان می‌دهد چگونه می‌توان فرهنگ مردم را به‌درستی گردآوری و تحلیل کرد. به‌جاست یادآروی کنم آنچه که این بزرگان جمع‌آوری کرده‌اند، برخاسته از فرهنگ واقعی مردم و نه متون ادبی و سیاسی ساخته‌شده در دوران معاصر بوده است.

http://www.Mazan-Online.ir/fa/News/889579/از-هویت‌سازی-تا-تعامل-جهانی-با-زبان-مشترک-لالایی‌ها
بستن   چاپ