پیام مازند
سریال «آبان» و مک گافین!
جمعه 12 بهمن 1403 - 16:11:47
پیام مازند - برنا - گروه فرهنگ و هنر: سریال «آبان» گویی بند به بند از عناصر فیلمنامه نویسی استفاده کرده و طبق همان فرمول کلاسیک پیش رفته است.
مخاطبان در تمام نقاط دنیا، دوست دارند وقتی فیلم یا سریالی را می‌بینند، همان ابتدا با یک اتفاق جلب آن شوند. به همین دلیل نویسندگان، کارگردانان و تهیه کنندگانی که در کشور‌های صاحب صنعت فیلم و سریال سازی فعال هستند، از گذشته‌های دور به این اصل پی برده و به کار بسته‌اند.
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و هنر برنا؛ در ساختار سه پرده‌ای فیلمنامه نویسی کلاسیک آمده که در ابتدای فیلم یعنی حداکثر در همان پانزده دقیقه اول، اتفاق اصلی باید بیفتد، زیرا مخاطب دوست دارد از همان ابتدای فیلم جلب آن شود. هرچه اتفاق اصلی عقب بیفتد مخاطب رغبت خود را برای دیدن اثر از دست می‌دهد.
این اصل در سریال سازی هم باید رعایت شود، زیرا مخاطبان این گونه آثار نیز حوصله آن را ندارند که چند قسمت از مجموعه را ببینند تا اتفاق اصلی بیفتد. در کمترین زمان ممکن باید این مهم صورت بگیرد.
در کتاب‌های داستانی هم اگر در همان ابتدا اتفاق اصلی نیفتاده یا سوال اصلی مطرح نشود، خواننده به خواندن کتاب ادامه نمی‌دهد.
متاسفانه در اغلب سریال‌های ایرانی سازندگان به این اصل مهم توجه ندارند. به همین دلیل خیلی زود مخاطبان خود را از دست می‌دهند، چه در تلویزیون و چه در پلتفرم ها.
سریال «آبان» از معدود مجموعه‌هایی است که به این اصل مهم توجه کرده و اتفاق اصلی را در زمانی که باید می‌آورد.
در صحنه آغازین سریال، مخاطب ابتدا خیال می‌کند با داستانی روبه رو است که به نوعی با مافیا سر و کار دارد. وقتی درخواست پول توسط یک فرد مستاصل صورت می‌گیرد، آن هم در آن وضعیت و هم انگیز و از شرور قصه، مخاطب فکر می‌کند که اصل داستان مجموعه بر پایه همین استوار است.
در صحنه اول، به نوعی مک گافین رخ داده است. از این تکنیک بهتر و بیشتر از همه آلفرد هیچکاک بزرگ استفاده کرده است.
مک گافین به سرنخ یا ابزاری گفته می‌شود که بدون اهمیت ذاتی، به پیشبرد داستان کمک می‌کند. در حقیقت شیئی مفهومی است که همه به دنبال آن می‌گردند و ماجرا بر اساس آن پیش می‌رود، اما در بسیاری مواقع سرانجام معلوم می‌شود که یا خیالی بوده یا اینکه اهمیت چندانی نداشته است.
مثلا در فیلم «روانی» هیچکاک، داستان با سرقت پول توسط یک کارمند از شرکتی که در آن کار می‌کند شروع می‌شود، اما کم کم سرقت و پول اهمیت خود را از دست داده و اتفاقات دیگری مهم می‌شوند.
در سریال «آبان» هم در ابتدا قضیه گرفتن پول نزول مطرح می‌شود. در اینجا نیز ذهن مخاطب اول به این سمت می‌رود که داستان اصلی همین موضوع است، اما در صحنه‌های بعدی، اتفاقات مهم تری جای آن را گرفته و اتفاق اول به حاشیه رفته و از اهمیت اش کم می‌شود، اما از بین نمی‌رود.
این اتفاقی نبوده است بلکه بی شک نویسنده آگاهانه از مک گافین استفاده کرده تا به گونه‌ای با مخاطب بازی کند.
سریال «آبان» گویی بند به بند از عناصر فیلمنامه نویسی استفاده کرده و طبق همان فرمول کلاسیک پیش رفته است. هم اتفاق اصلی به موقع آورده شده، یعنی پیش از آنکه مخاطب رغبت خود را از دست بدهد و هم شخصیت‌های اصلی از جمله ضدقهرمان در زمانی که باید به تماشاگر معرفی شده است.
مخاطب با دیدن قسمت اول این مجموعه با عناصر اصلی داستان آشنا شده و منتظر اتفاقات بعدی می‌نشیند تا شاهد کنش و واکنش شخصیت‌های اصلی باشد.
انتهای پیام/

http://www.Mazan-Online.ir/fa/News/866836/سریال-«آبان»-و-مک-گافین!
بستن   چاپ