پیام مازند
من چه گویم که غریب است دلم!
سه شنبه 1 خرداد 1403 - 15:03:49
پیام مازند - آخرین خبر / پیش ساز تو من از سحر سخن دم نزنم
که زبانی چو بیان تو ندارد سخنم

ره مگردان و نگه دار همین پرده راست
 تا من از راز سپهرت گرهی باز کنم
 چه غریبانه تو با یاد وطن می‌نالی
 من چه گویم که غریب است دلم در وطنم
شعر من با مدد ساز تو آوازی داشت
 کی بود باز که شوری به چمن در فکنم
همه مرغان هم آواز پراکنده شدند
 آه از این باد بلاخیز که زد در چمنم
 نی جدا زان لب و دندان جه نوایی دارد؟
 من ز بی همنفسی ناله به دل می‌شکنم
 بی تو آری غزل «سایه» ندارد «لطفی»
باز راهی بزن ای دوست که آهی بزنم

http://www.Mazan-Online.ir/fa/News/794504/من-چه-گویم-که-غریب-است-دلم!
بستن   چاپ