پیام مازند - ایرنا /کتاب «بازطراحی آموزش، درسی از ناکامی های آمریکا در ارتقای آموزش عمومی»، نوشته کنت ویلسون (برنده جایزه نوبل فیزیک) و همکارش بنت دیویس، با ترجمه آرش اردهالی و امین هاشمی توسط انتشارات اختران منتشر شد.
به گزارش خبرنگار کتاب ایرنا، برنده جایزه نوبل فیزیک در قرن بیستم، در کتاب «بازطراحی آموزش، درسی از ناکامی‌های آمریکا در ارتقای آموزش عمومی»، طرح‌های پیشنهادی جالبی برای اصلاح مدارس آمریکا در این قرن ارائه کرده است و چشم‌اندازی شجاعانه و مستدل درباره لزوم بازطراحی نظام آموزشی روایت می‌کند. این کتاب 320 صفحه‌ای در هشت فصل، تلاش می‌کند تا اهمیت فرآیند طراحی برای آموزش را تشریح کرده و روی این موضوع تاکید می‌کند که مدارس، نظام‌هایی اجتماعی هستند و باید به صورت مداوم، مطابق با نیازهای امروز انسان‌ها، بازطراحی شوند.
در فصل نخست کتاب، نویسنده درباره اهمیت اصلاح اصطلاحات مدارس سخن می‌گوید. در فصل دوم، درباره قدرت فزاینده بازطراحی در نظام‌های آموزشی موفق، مباحثی مطرح می‌شود و نتیجه آن را به عنوان بهبود در خواندن برمی‌شمرد که عنوان فصل سوم کتاب است.
کنت ویلسون در فصل چهارم، به حلقه‌های مفقوده در نظام آموزشی اشاره می‌کند و فقدان نوآوری و خلاقیت معلمان را یکی از مشکلات بنیادین در مسیر دستیابی به نظام آموزشی موفق و پویا بر می‌شمرد. فصل پنجم کتاب بازطراحی آموزش به موضوع جوانب سیاسی آموزشی و مساله تغییر می‌پردازد. در فصل ششم، با عنوان: سنجش عملکرد، نویسندگان کتاب می‌کوشند تا به اهمیت ارزیابی و ارزش یابی در بازطراحی نظام آموزشی اشاره کنند.
در فصل هفتم کتاب، ساختارهای جدید در مدرسه بازطراحی شده به عنوان رهیافتی به سوی استقرار پاردایم جدید در نظام آموزشی مدرن معرفی می‌شود و در فصل پایانی کتاب، خواننده با ساز و کار مدرسه بازطراحی سیستم‌ها آشنا خواهد شد.
کنت ویلسون، نویسنده این کتاب، نوبل فیزیک را در سال 1982 میلادی بدست آورد و سال 2013 فوت کرد. او را یکی از پیشگامان اصلاحات آموزشی در آمریکا می‌دانند. او در این اثر، به بررسی علل موفق نبودن اصلاحات آموزشی در مدارس آمریکا پرداخته و طرحی راهبردی برای نیل به اصلاحات کارآمد آموزش عمومی را پیشنهاد می‌کند. نکاتی که برای فعالان عرصه آموزش در ایران نیز، خواندنی خواهد بود.
این کتاب با عنوان Redesigning Education در 254 صفحه در سال 1994 به زبان انگلیسی منتشر شد.

جلد کتاب
قسمتی از متن کتاب
بحران کنونی آموزش دارد به قیمت از دست رفتن رویای امریکایی تمام می‌شود. چشم‌انداز دموکراتیک توماس جفرسون، آبراهام لینکلن و مارتین لوترکینگ – چشم‌انداز برابری فرصت‌ها و پویاییِ روبه ترقی برای همه – امروز کم‌رنگ شده است، و دلیلش هم بیکاری ساختاری و از دست رفتن دورنمای آینده برای همه به‌جز نخبگان تحصیل‌کرده است، و در نتیجه رشد یک طبقۀ همیشه کم‌درآمد که بسیاری از ناظران بیم برآمدنش را دارند. پایگاه مشاغل کارخانه‌ای با دستمزد خوب که طبقۀ متوسط امریکا را پس از جنگ جهانی دوم ساخت و حفظ کرد در حال از بین رفتن است و مغلوب کارگران برون مرزی با دستمزد پایین و همچنین کارایی بی‌امان اتوماسیون شده است.
در عین حال، کارگران امریکایی برای اینکه در اقتصاد جدیدِخدمات‌بنیان همان‌قدر مولد باشند که کارگران دیروز در اقتصاد محصول‌بنیان بودند، به مهارت‌های پیچیدۀ جدیدی نیاز دارند که آنها را نیاموخته‌اند. از برآوردهای کنونی چنین برمی‌آید که مهارت‌های ناکافیِ کارگران ایالات متحده سالانه میلیاردها دلار از تولید ناخالص داخلی امریکا می‌کاهد. امریکایی‌ها، از جمله کسانی که تازه فارغ‌التحصیل شده‌اند، آموزش لازم را ندیده‌اند تا بتوانند در اقتصاد و جامعه‌ای که بنیادش بر دانش است، با اطلاعات پیش می‌رود و تغییر معرف آن است، درآمد متناسب با طبقۀ متوسط کسب کنند.
کاستی‌های ما ریشه در نظام سوادآموزیِ کهنۀ این کشور دارد. همین کاستی‌ها که غیرمستقیم باعث شده آمریکایی‌ها از احساس ناتوانی روزافزون گلایه کنند؛ از این احساس که زندگی‌شان زیر سلطۀ سیستم‌های غیرانسانی غول‌آسایی است که هیچ کنترلی بر آنها ندارند. سیستم‌های تشکیلاتی، از اداره‌های نواحی آموزشی گرفته تا دولت فربه و وال‌استریت، با اینکه نشان داده‌اند کارایی چندانی برای حل مشکلات اجتماعی و اقتصادی ندارند، مدام بزرگ‌تر و بزرگ‌تر می‌شوند.
این احساس خزنده و فراگیرِ ناتوانی اکنون نه تنها همبستگی اجتماعی را تهدید می‌کند، بلکه حتی نظام سیاسی آمریکا را، که تا همین اواخر الگوی جهان بود، به مخاطره می‌اندازد (مهم‌ترین نشانۀ آن این که میلیون‌ها آمریکایی دیگر انگیزه‌ای برای رای دادن ندارند، درحالی که میلیون‌ها نفر در دیگر مناطق دنیا، به‌خصوص در اروپای شرقی و آفریقای جنوبی، تازه دارند قدرت صندوق رای را کشف می‌کنند). (صفحه 13 و 14)
کتاب «بازطراحی آموزش، درسی از ناکامی‌های آمریکا در ارتقای آموزش عمومی» نوشته کنت ویلسون و بنت دیویس و ترجمه آرش اردهالی و امین هاشمی در 320 صفحه با کاغذ تحریر و جلد شومیر، با شمارگان 700 نسخه در سال 1403 توسط انتشارات اختران منتشر شد.