تغییر فاز انرژی با تغییر گلوگاه کلیدی انتقال حاملها
سیاسی
بزرگنمايي:
پیام مازند - سوریه با وجود منابع محدود نفت و گاز، به دلیل موقعیت جغرافیایی استراتژیک خود، در نظم انرژی جهانی نقشی حیاتی ایفا میکند. این کشور در مرکز دو پروژه کلیدی قرار داشت که بهطور مستقیم بر موازنه قدرت در منطقه تأثیر میگذاشتند:
1. خط لوله ایران-عراق-سوریه؛ «مسیر انرژی به اروپا»: این پروژه که به «خط لوله اسلامی» نیز معروف است، با هدف انتقال گاز طبیعی ایران از طریق سوریه به اروپا طراحی شد.
بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان
در جولای 2011، دولتهای سوریه، ایران و عراق توافقی تاریخی برای اجرای این خط لوله به ارزش 10 میلیارد دلار امضا کردند. این خط لوله از بندر عسلویه ایران آغاز میشد، از دمشق عبور میکرد و در نهایت به مدیترانه میرسید. بااین حال، این پروژه به دلیل تضاد با منافع کشورهای غربی و متحدان خلیج فارس، با چالشهایی جدی مواجه شد.
2- خط لوله قطر-ترکیه؛ «رقابت قطر برای بازار اروپا»: این پروژه که در سال 2009 توسط قطر پیشنهاد شد، با هدف انتقال گاز طبیعی این کشور از میدان گازی پارس جنوبی/گنبد شمالی به اروپا طراحی شده بود. مسیر پیشنهادی خط لوله از عربستان سعودی، اردن، سوریه و ترکیه عبور میکرد. مخالفت بشار اسد با این پروژه و حمایت او از طرح خط لوله ایران، تنشهای ژئوپلیتیکی منطقه را تشدید کرد و موجب تقویت موضع مخالفان او شد.
استراتژی چهار دریای سوریه؛ فرصت از دسترفته یا آیندهای نو؟ در سال 2009، سوریه استراتژی «چهار دریا» را معرفی کرد که هدف آن تبدیل این کشور به مرکزی برای ترانزیت انرژی میان خلیج فارس، دریای سیاه، خزر و مدیترانه بود. این استراتژی شامل توسعه خطوط لوله گاز و نفت به طول ششهزارو 300 کیلومتر میشد. خط لوله گاز عرب (AGP) که ساخت آن از سال 2003 آغاز شده بود، قرار بود مصر را به ترکیه متصل کرده و ارتباط این منطقه را با اروپا تقویت کند. بااینحال، آغاز درگیریهای داخلی سوریه در سال 2011 تکمیل برنامههای توسعه پیشبینیشده را مختل کرد. سقوط اسد ممکن است شرایط لازم برای احیای این پروژهها را فراهم کند و دوباره سوریه را در موقعیت استراتژیک خود در ترانزیت انرژی قرار دهد.
سقوط بشار اسد؛ پیامدهای ژئوپلیتیکی برای بازیگران کلیدی سقوط بشار اسد تأثیرات گستردهای بر سیاستهای انرژی و ژئوپلیتیک بازیگران اصلی این عرصه دارد:
1. ایران؛ «از دست دادن شاهراه انرژی به مدیترانه»: سقوط بشار اسد به معنای کاهش نفوذ ایران در سوریه است؛ کشوری که بهعنوان پل ارتباطی ایران برای دسترسی به مدیترانه و اروپا عمل میکرد. پروژه خط لوله ایران-عراق-سوریه که میتوانست صادرات گاز ایران به اروپا را تسهیل کند، اکنون با چالشهایی جدی مواجه شده است. این تغییرات، نیاز ایران به بازتعریف استراتژیهای انرژی و تقویت مسیرهای جایگزین را افزایش داده است.
بیشتر بخوانید:شایعه مرگ همسر بشار اسد در مسکو
2. چین؛ «فرصتی برای تنوعبخشی به منابع انرژی»: چین بهعنوان یکی از بزرگترین مصرفکنندگان انرژی جهان، بهطور مستقیم تحت تأثیر هرگونه تغییر در نظم انرژی خاورمیانه قرار میگیرد. احیای پروژههایی مانند خط لوله قطر-ترکیه میتواند تنوع منابع انرژی چین را افزایش داده و وابستگی این کشور به منابع محدود خاص را کاهش دهد. رقابت میان تأمینکنندگان انرژی در منطقه ممکن است هزینههای واردات انرژی برای چین را افزایش دهد.
3. روسیه؛ «چالشی جدید در برابر نفوذ انرژی»: کاهش نفوذ روسیه در سوریه به معنای کاهش کنترل این کشور بر جریانهای انرژی به اروپاست. ظهور خطوط لوله جدیدی که روسیه را دور میزنند، میتواند موقعیت این کشور را در رقابت جهانی انرژی تضعیف کرده و به کاهش جایگاه ژئوپلیتیکی آن منجر شود.
4. اتحادیه اروپا، «دوراهی امنیت انرژی و تنوع منابع»: تحولات اخیر در روابط میان اتحادیه اروپا و روسیه بر ضرورت تنوعبخشی به منابع انرژی تأکید کرده است. افزایش واردات گاز طبیعی مایع (LNG) و کاهش مصرف کلی گاز در اتحادیه اروپا، ازجمله تغییرات مهم است. بااینحال، وابستگی روزافزون به گاز طبیعی مایع (LNG) معایبی نظیر هزینههای بالا و آسیبپذیری در برابر اختلالات ژئوپلیتیکی دارد. احیای پروژههایی مانند خط لوله قطر-ترکیه میتواند نقش مهمی در کاهش این آسیبپذیری ایفا کند.
5. قطر؛ «بازیگر کلیدی در نظم جدید انرژی»: سقوط بشار اسد فرصتهای تازهای برای قطر ایجاد کرده است تا با احیای پروژه خط لوله قطر-ترکیه، جایگاه خود را بهعنوان یکی از تأمینکنندگان کلیدی گاز جهانی تقویت کند. این تحول میتواند موقعیت قطر را در بازار اروپا مستحکمتر کرده و وابستگی این قاره به روسیه را کاهش دهد.
6. ترکیه؛ «مسیر انرژی اروپا در دست آنکارا»: ترکیه بهعنوان یک گلوگاه انرژی استراتژیک، از سقوط بشار اسد و احیای پروژههای انتقال انرژی بهرهبرداری میکند. این کشور میتواند با تقویت نقش خود بهعنوان مسیر اصلی انتقال گاز به اروپا، نفوذ سیاسی و اقتصادی خود را افزایش دهد. بااینحال، کنترل تأسیسات توزیع گاز توسط ترکیه میتواند تهدیدی برای امنیت انرژی کشورهای عضو اتحادیه اروپا باشد.
نتیجهگیری؛ آیندهای پیچیده در نظم ژئوپلیتیک انرژی از منظر رئالیسم، سقوط بشار اسد نقطه عطفی در بازتعریف نظم ژئوپلیتیک انرژی خاورمیانه و جهان محسوب میشود. این تحول، قدرتهای منطقهای را به بازنگری در نقشهای خود واداشته و پیامدهای عمیقی بر بازار جهانی انرژی داشته است. ایران با چالش کاهش نفوذ خود در سوریه مواجه شده، درحالیکه قطر و ترکیه از فرصتهای جدید برای تقویت جایگاه خود در معادلات انرژی بهره میبرند.
در این محیط پیچیده، دیپلماسی هوشمندانه و سرمایهگذاری در زیرساختهای انرژی، کلید موفقیت برای کشورهای مختلف خواهد بود. نظم جدید انرژی، فرصتها و چالشهای تازهای به همراه دارد که هر کشور باید با استراتژیهای پایدار و هدفمند به استقبال آن برود.
منبع: روزنامه شرق
لینک کوتاه:
https://www.payamemazand.ir/Fa/News/856208/